کد خبر:5071
پ

آمار مرکز افکارسنجی «گمان» از نظر علمی و پشتوانه حمایتی در چه جایگاهی قرار دارد و آیا استناد نصیری به این آمار عاملی برای وجاهت صحبتهای او در تقسیم‌بندی‌ از دینداری و عدم دینداری ایرانیان هست؟

 

 روز گذشته شبکه چهار سیما، میزبان یک گفت‌وگو و مناظره جنجالی بود. در این مناظره زنده که در برنامه زاویه انجام شد، آقایان مهدی نصیری و حسین سوزنچی درباره «مناسبات حجاب و سیاست در ایران» صحبت کردند.

 

موضوع حجاب، حجاب اجباری و نگاه جمهوری اسلامی به حجاب همیشه یکی از موضوعات پربحث و اظهارنظر درحوزه مسائل عقیدتی و سیاسی بوده است. اما فارغ از سوژه این مناظره و اصل موضوع، صحبتهای مهدی نصیری؛ روزنامه‌نگار و نویسنده که در این برنامه تحت عنوان پژوهشگر مسسائل دینی شرکت بوده، حواشی زیادی به دنبال داشت. نصیری در این برنامه مدعی شد که 70درصد مردم ایران به حجاب اجباری و اصل مسئله حجاب اعتقادی ندارند. او در بسیاری از بخش‌های صحبت خود مستقیم و غیرمستقیم نظر به تعطیلی احکام اسلامی در جامعه داد و برای این ادعای خود نیز از آمارهایی استفاده کرد. اما آمارهایی که نصیری از آن استفاده کرد مربوط به یک مرکز افکارسنجی به نام «گمان» بود نه آمارهای وزارت ارشاد.

 

بررسی می‌کند که آمار مرکز افکارسنجی «گمان» از نظر علمی و پشتوانه حمایتی در چه جایگاهی قرار دارد و آیا استناد نصیری به این آمار عاملی برای وجاهت صحبت‌های او در تقسیم‌بندی‌ از دینداری و عدم دینداری ایرانیان هست یا خیر؟

 

مرکز « گمان» توسط چه کسانی اداره می‌شود؟

 

برای اینکه بدانیم یک موسسه و مرکز به کجا وابسته است و اطلاعات خام خود را از چه طریقی به دست می‌آورد اول از همه باید درباره گردانندگان آن بدانیم. آماری که نصیری درباره میزان دینداری مردم ایران و التزام اعتقادی آنها به حجاب ارائه داد آماری از مرکز مطالعات گمان یا «گروه مطالعات افکارسنجی ایرانیان» است. این گروه که که خودشان را موسسه‌ای مستقل و ثبت شده در هلند برای مطالعات افکارسنجی ایرانیان معرفی می‌کند تحت سرپرستی شخصی به نام «دکتر عمار ملکی» هستند.

 

یک جستجوی ساده ما را با عمار ملکی آشنا می‌کند. او پسر «محمد ملکی» فعال ملی- مذهبی و جزو روسای دانشگاه تهران در اوایل انقلاب است. ملکی بعدها اظهاراتی ضدنظام و سیاست‌های جمهوری اسلامی از خود ارائه داد. عمار ملکی نیز به تبعیت از پدر همین راه در پیش گرفت و در شبکه‌های اجتماعی چهره‌ای  ضدانقلاب و ضدنظام جمهوری اسلامی از خود به نمایش گذاشت.

 

درباره بنیاد برومند

 

 در مقدمه گزارش مرکز گمان درباره دینداری ایرانیان آمده است که حمایت مالی این کار به عهده «بنیاد برومند» بوده است. جستجوها نشان می‌دهد که هم مرکز گمان و هم بنیاد برومند بودجه خود را از  NED ( بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی) دریافت می‌کنند. NED هم مشخصا بودجه اش را از کنگره آمریکا و سازمان سیا می گیرد.

 

اما این بنیاد را اشخاصی به نام «لادن و رویا برومند» فرزندان «عبدالرحمان برومند» اداره می‌کنند. نام عبدالرحمان برومند در تاریخ جز اعضای نهضت مقاومت ملی ایرانیان یعنی نهضتی که صددرصد در مقابل و مخالف امام خمینی(ره) بود قرار گرفته است. و البته تاریخ‌دانان می‌دانند که موسس این حزب هم کسی نبود جز «شاپور بختیار».

 

تا اینجا هویت و سوگیری سیاسی و عقیدتی افرادی که پشت ارائه این گزارش بودند مشخص شد. اما نباید از ایرادات محتوایی و علمی این گزارش و نظرسنجی غفلت کرد.

 

جمع‌آوری اطلاعات به روش پرخطای «گلوله برفی»

 

در توضیحات الگوی نظرسنجی «گمان» آمده است که روش جمع‌آوری اطلاعات در این موسسه روش «گلوله برفی» است. در این روش پرسشنامه سوالات درباره یک موضوع مشخص برای افرادی فرستاده می‌شود و از آنها خواسته می‌شود بعد از تکمیل پرسشنامه آن را برای دوستان و آشنایان خود نیز بفرستند. بزرگترین مشکل جمع‌آوری اطلاعات در روش گلوله برفی این است که جامعه آماری بین یک طیف فکری محدود می‌شود. چرا که طبیعتا افراد بیشتر با کسانی که از فکری و سیاسی مانند خود فکر می‌کنند در ارتباط و دوستی هستند.

 

همین روش باعث بروز خطاهای فاحش و گاهی به دور از عقل در گزارشات این موسسه شده است. به عنوان مثال «گمان» در انتخابات سال 1396 از جامعه آماری خود پرسیده بود که کسانی که در این انتخابات شرکت کرده‌اند نظرشان درباره جمهوری اسلامی چیست؟ در نتیجه این نظرسنجی از مجموع کسانی که به حسن روحانی رای داده بودند 96درصد اعتقادی به جمهوری اسلامی نداشتند! حتی 35درصد کسانی هم به آیت‌الله رئیسی رای داده بودند، مخالف جمهوری اسلامی بودند! این موسسه در یک نظرسنجی دیگر برای انتخاب مجلس در سال گذشته نیز به این نتیجه رسیده بود که 68درصد مردم ایران یقینا در انتخابات شرکت نمی‌کنند!

 

در واقع این نتایج عجیب و غریب حاصل یکی از غیرعلمی‌ترین روش‌های آماری یعنی روش «گلوله برفی» است که در آن جامعه آماری فقط شامل یک طیف کم نوسان فکری می‌شود و افراد با تفکر متفاوت نقشی در آن ندارند. در نهایت هم «گمان» این نظرات به نام چکیده‌ای از عقاید جامعه ایرانی معرفی کرده است. درحالی که بررسی جزئی‌تر جامعه آماری «گمان» اوضاع  نظرسنجی آن را بیشتر از پیش زیرسوال می‌برد.

 

تحلیل جامعه آماری مرکز «گمان»

 

به گفته مرکز «گمان» آنها برای تهیه این گزارش افراد باسواد و بالای 19سال که جمعیت بزرگسال ایران به حساب می آیند را انتخاب کرده اند. درحالی که از نظر جنسیتی  68درصد این جامعه آماری مرد و تنها 31درصد آنان زن بوده اند. در ادامه 96درصد جامعه آماری شهری و تنها 3ونیم درصد روستایی بوده اند. از نظر گرایشات سیاسی نیز روش گلوله برفی کار خود را درست انجام داده و 62درصد شرکت‌کنندگان طرفداران حسن روحانی هستند که با مجموع کسانی که در انتخابات رای نداده‌اند 96درصد این جامعه آماری را تشکیل می‌دهند. حتی از لحاظ مکان سکونت نیز 40درصد شرکت کنندگان تهرانی بوده و سهم برخی استان ها فقط چهار یا پنج درصد بوده است. نمودار دایره ای اعتقادات در نظرسنجی گمان می گوید  فقط 30درصد شرکت کنندگان شیعه بوده اند.

 

لزوم استناد به منابع معتبر برای مناظره‌های معتبر

 

همه مواردی که گفته شد نشان می‌دهد که نظرسنجی که مهدی نصیری در مناظره خود به آن استناد کرده است چه مقدار دچار مشکلات اساسی زیربنایی و محتوایی بوده است. از کسانی که موسسه نظرسنجی زیر نظر آنان اداره می‌شود تا بودجه‌ای که برای آن دریاف می‌شود و تا محتوایی به یکی از غیرعلمی‌ترین روش‌های ممکن کسب و به آمار تبدیل می‌شود.

 

مناظره و بحث و گفت‌وگو پیرامون مسائل عقیدتی و سیاسی با تمام حساسیت‌هایی که ممکن است برخی به ارائه این دست موارد داشته باشند بین جمعیت نخبه و فرهیخته جایگاه و مهم و لازمی دارد. لازم است تا پیرامون این مباحث همیشه بحثهای علمی و مدون در جریان باشد تا نسل جدید هم با آرای و نظرات درباره مسائلی که در جامعه رواج دارد آشنا بشوند. اما قدم اول در این دست مناظره‌ها استفاده از منابع موثق است. اگر قرار است حرفی راهگشا باشد منابع و استدلال‌ها باید طوری انتخاب بشوند تا قابلیت دفاع از آنها وجود داشته باشد.

 

وزارت ارشد: اظهارنظر آقای نصیری با یافته‌های این پژوهش کاملا ناهمخوان است

 

در این بین، موضع روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت ارشاد هم جالب توجه است. این پژوهشگاه اعلام داشته که اخیرا آقای مهدی نصیری، مدیر مسئول سابق روزنامه کیهان در برنامه تلویزیونی شبکه ۴ به یافته­‌ای از نتایج موج سوم پیمایش ملی ارزش­ها و نگرش­های ایرانیان اشاره کرده­ است که در تعارض جدی با یافته‌­های واقعی این پیمایش است. وی گفته است «براساس آمار وزارت ارشاد ۷۰ درصد مردم ایران مخالف الزام به حجاب هستند.»

 

 در پیمایش ارزش­ها و نگرش­های ایرانیان (پژوهشی که در سال ۱۳۹۴ و در سطح شهری و روستایی کشور انجام شده است) سوال شده «تا چه اندازه با این جمله که “همه خانم­ها باید حجاب داشته باشند حتی اگر به آن اعتقاد نداشته باشند” موافق یا مخالف هستید؟».

 

براساس نتایج به دست آمده از این پیمایش ۵۳.۱ درصد موافق این گزینه بوده و تنها ۲۲.۲ درصد با آن مخالفت کرده­‌اند. ۲۴.۸ درصد نیز گزینه نه موافق نه مخالف را انتخاب کرده ­اند. لذا برداشت و اظهارنظر آقای نصیری با یافته‌های این پژوهش کاملا ناهمخوان است.

 

پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ضمن استقبال از تحلیل علمی داده­های برآمده از پیمایش‌های ملی پژوهشگاه، انتظار دارد که تحلیل و استفاده از این داده‌ها همراه با رعایت اصول علمی باشد.

 

 اکنون مهدی نصیری باید به این سوال مخاطبین برنامه زاویه و همچنین معتقدین به نظام جمهوری اسلامی و اصل حجاب پاسخ بدهد که چرا به استناد یک منبع آماری به شدت متزلزل و غیرموثق، 70درصد مردم ایران را به عدم اعتقاد به یکی از اصول دین به نام حجاب متهم کرده است؟/ فارس

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید