کد خبر:46979
پ

حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در یادداشتی آورده است: در این سالها که اربعین سیدالشهداء (ع) با برقراری مراسم پیاده روی و وجود موکب های پرشور در مسیر نجف تا کربلا چشم‌گیر شده و از یک مراسم محلی گذشته که مربوط به جمعی از مردم بادیه نشین عراق در این منطقه خارج شده و تبدیل به یک پدیده بین المللی شده است، برخی افراد با تاملات ذهنی خود وارد عرصه شده و مطالبی بصورت سوال و یا شبهه طرح می کنند که تلاش می کنم به برخی از آنها بپردازم.

در ابتدا متذکر شوم که صاحب این قلم مانند کسانیکه در مورد این مناسک به علتِ رفتار خارج از حد و حدود عدالت و حقوق آدمیان ملاحظاتی دارند و قانع نیستند، قانع نبوده و ملاحظات جدی دارد که در ادامه این یادداشت تقدیم خواهم داشت.

مهم این نکته است که نباید با مشاهده چنین نابسامانی های غیر قابل توجیه؛ اصلِ اعتقاد به اربعین را مورد شبهه قرار دهیم.

برای روشن شدن و پاسخ به برخی سوالات و شبهات مطرح شده در فضای مجازی مطالب ذیل را مورد دتوجه قرار دهید.

اربعین سیدالشهداء یک حقیقت منصوص دینی است

اربعین پدیده بدعت آمیز نیست و دارای ریشه عبادی و نُسکی در حدیث و فقه است.

اربعین امام حسین یک «امر مستحب» است که قوام و اعتبار آن زیارت جابربن عبداله انصاری در روز اربعین نیست، بلکه اعتبار دینی آن؛ ائمه اطهار علیهم السلام است که ریشه از دو روایت معتبر از امام صادق (ع) و امام عسکری (ع) گرفته است. و ما به شرح آن به اختصار می پردازیم.

استناد و اعتبار «اربعین امام حسین»

مراسمی که به عنوان مناسک دینی در جامعه میان مومنان رقم می خورد در صورتی می تواند یک مراسم دینی حساب آید که مستند به یکی از منبع کتاب و سنت باشد.

اربعین، یعنی چهلم شهادت امام حسین (ع) دارای دو مستند روائی است. یکی از آن دو مستندِ زیارت اربعین ؛ روایت امام عسکری (ع) است.

متن حدیث بدین شکل است؛

«عن الامام العسکری(ع) قال: عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُالْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ . ؛ – یعنی ؛ علامات مومن پنج چیز است: ۵۱ رکعت نمازگذاردن در هر شب و روز (۱۷ رکعت نماز واجب و ۳۴ رکعت نافله) و زیارت اربعین و انگشتر در دست راست کردن و بر خاک سجده نمودن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم.»

به مقتضی فهم حدیث که فقیهان از آن تعبیر به «فقه الحدیث» می کنند باید گفت: اولا با توجه به مجموعه این نشانه ها؛ منظور از «مومن» در متن حدیث «شیعه» می باشد. و ثانیا امور پنچ گانه ذکر شده در روایت مورد باور اهل سنت نبوده و از اختصاصات شیعه است. و ثالثا برخی از بزرگان مانند آیت الله جوادی آملی با توجه به اینکه زیارت اربعین، درکنار نماز‌های ۵۱ گانه از علامات مومن دانسته شده می توان هم ارزش باشد.

اما راجع به سند این حدیث آنچه می توان گفت این است که چون نقل کننده حدیث که شیخ طوسی است واسطه های بین خود و امام عسکری را نام نبرده ، حدیث اصطلاحا «مرسل» است و طبق قاعده؛ حدیث مرسل تا زمانی که شاهد بیرونی بر صحت آن قائم نشود نمی تواند اثبات کننده حکم شرعی باشد.

اما در این حدیث شواهدی است که ما را به قبول و پذیرفتن این روایت رهنمون می کند؛

اولا این استناد نخستین بار در کتاب «المزار» نوشته شیخ مفید آمده و در نزد اهل فقه و حدیث معروف است که شیخ مفید در نقل روایت یک انسان سخت گیری که هر روایتی را کتاب های خود نقل نمی کند، و ثانیا ایشان قبل از نقل این حدیث امام عسکری، از زیارت اربعین تعبیر ؛ «باب فضل زیاره الاربعین» می کند که نشان از پذیرش مفاد حدیث است و اینکه زیارت اربعین یک نُسک دینی باشد را پذیرفته است.

بعد از شیخ مفید ، شیخ طوسی در دو کتاب خود این حدیث را نوشته؛ یکی تهذیب الاحکام (ج۶، ص ۵۳) و دیگری مصباح المتهجد (ج۲، ص ۷۸۸). و بعد از این دو عالم برجسته شیعه، دیگر علمای امامیه این حدیث را پذیرفته اند.

البته جناب ابن مشهدی که از عالمان شیعه است در کتاب «المزار الكبیر» صفحه ۳۵۲، سندی برای حدیث آورده و می گوید؛ «بالاسناد الی ابی هاشم الجعفری».

و سید بن طاوس در کتاب «اقبال الاعمال» صفحه ۵۸۹ این روایت را مستند از خود به شیخ طوسی و از شیخ طوسی به امام عسکری (ع) می داند و می نویسد؛ «روینا باسنادنا الی ابی جعفر الطوسی فیما رواه باسناده الی مولانا الحسن العسکری».

و علامه مجلسی در کتاب «ملاذالاخیار» جلد نهم صفحه ۱۲۵؛ زیارت اربعین را پذیرفته وارد تبیین این مسئله می شود که علت اربعین داشتن امام حسین شده و می گوید: «گفته اند اربعین بخاطر الحاق سرها به ابدان بوده، و این وجه بعید است و شاید اربعین به علت اول زائر کربلا جابر عبدالله انصاری باشد که در روز اربعین موفق شد، و شاید سبب دیگری دارد که ما نمی دانیم و خدا و حجج او می دانند.»

و علامه مجلسی در کتاب دیگرش بنام «زادالمعاد» ۵۳۹ از مستند روایت امام عسکری به کتابهای معتبر نام می برد و می گوید: «ورد فی الکُتب المعتبره عن الامام العسکری».

با صرف نظر از آنچه در استناد حدیث تقدیم داشتم، دو راه دیگر در توثیق روایت مورد قبول مشهور فقهاء است که در اینجا می تواند مورد استفاده باشد و این روایت امام عسکری را معتبر کند؛ یکی راه «تسامح درادله سنن» است، و دیگری راه «اعتبار صدوری» که دارای بحث اصولی و حدیثی است.

مقصود از اربعین چیست؟

مقصود از «زیاره اربعین» که مورد سفارش امام عسکری است روشن است که رفتن به زیارت امام حسین است و یا بوسیله متنی امام را از راه دور مورد زیارت قرار دادن است که در ادامه بدان اشاره خواهم نمود.

اما برخی مانند مانند علامه سید محمدفضل الله بنابر یک کلیپ ویدئویی در اینترنت است زیارت اربعین در این حدیث را به معنای زیارت چهل مومن می‌داند! در حالیکه چنین تحلیلی مورد قبول بزرگانی چون مرحوم شهید قاضی در کتاب «تحقیق درباره اربعین سیدالشهداء» و استاد آیت الله جوادی آملی در کتاب «کوثر اربعین» قرار نگرفته و مردود شمرده شده است.

مستند دوم برای اعتبار اربعین

در مسیر اثبات اربعین امام حسین (ع) بعنوان یک رخداد و مناسک دینی بعد از روایت امام عسکری که ما سند و متن آن را با توجه به شواهد و قرائن پذیدفتیم، به دلیل دیگری بر می خوریم که چه بسا بتواند مهمترین علت گرامی‌داشت روز اربعین برای هر سال در آن تاریخ باشد، و آن؛ بیان امام صادق(ع) است که متضمن سفارش به زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین است و حاوی زیارتنامه برای اربعین بوده و دارای یک متن عالی و جالب نظر قرار گرفته است.

این روایت؛ به سند معتبر از صفوان نقل شده که حضرت صادق علیه السلام به صفوان فرمودند: «وقتی در روز اربعین روز بالا آمد امام حسین با این کلمات زیارت کن …». متن تعبیر چنین است؛ «عن صفوان بن مهران الجمال قال: قال لی مولای الصادق صلوات الله علیه فی زیارة الاربعین: تزور عند ارتفاع النهار وتقول: السلام علی ولی الله وحبیبه،…»

با توجه به صراحت این متن ؛ اگر سوال شود آیا زیارت اربعین در همان اربعین اول پس از شهادت امام حسین (ع) اعتبار داشته و یا می تواند در هر اربعین بعد از عاشورا در هر سال را گرامی داشت و مراسم زیارت بر پا داشت؟ پاسخ روشن است که هر سال اربعین داشتن مشروع و صواب است چرا که امام صادق (ع) وقتی به صفوان دستور زیارت اربعین می دهد و متنی را به عنوان زیارت تعلیم می دهد که سالها که از حادثه عاشورا و اربعین اول گذشته بوده و امام صادق سفارش به حفظ آن زیارت در روزهای اربعین سالهای آینده می فرماید.

اضافه بر این مستندات روائی؛ بنابر تصریح ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه»؛ روز اربعین -بیست ماه صفر- را زمانی شناخته شده و از ایام مشهور در میان مسلمین نام برده است.

پیاده روی و زیارت اربعین

پیاده روی بسوی حرم خدا و پیامبر (ص) و امام حسین مورد روایت است. در روایتِ صحیحه ابی صامت و نیز صحیحه ابن میمون صانع از امام صادق (ع) تصریح به ارزش داشتن پیاده روی بسوی حرم امام حسین (ع) شده است و آن دو روایت که کتاب «کامل الزیارات» در باب ۴۹ نقل نموده، چنین به ما رسیده؛ «من اتی قبر الحسین ع ماشیا کتب الله له بکل خطوةالف حسنة و محا عنه الف سئيه و رفع له الف درجة.»

در آیین و مناسک اربعین در سابق بین مردمانی از عراق مرسوم بوده که در حد فاصل بین نجف و کربلا این مسیر پیاده قدم برمی داشتند که به نقل برخی از علماء ؛ مورد توجه شیخ انصاری قرار گرفته و با توجه به موقعیت والای شیخ انصاری در علمیت و مرجعیت مورد اقبال قرار گرفته و بعدها با همت محدث معروف جناب حاجی نوری که از چهره های مهم در مصاف با خرافات عاشورا و کربلا بحساب می آید ، جدی شده است. البته در حدود بیست سال به خاطر ممنوعیت پیاده روی توسط حزب حاکم بعث این برنامه تعطیل شد که با سقوط صدام پیاده‌روی به طور گسترده انجام ‌شده و جنبه بین‌المللی پیدا کرده است.

ناگفته نماند که آیین پیاده‌روی در مورد زیارت امام حسین موضوعیت دارد و برقرار کردن آیین پیاده روی -و نه عزاداری- در شهرها خارج از روایت است و دلیلی بر آن نداریم.

ورود حکومت دینی به مقوله اربعین

بعد از تامین مستند دینی اربعین حسینی بجاست به ورود حکومت و دولتها به این مقوله نظری داشته باشیم. در این سالها که زیارت اربعین و پیاده روی مورد توجه وسیعی قرار گرفته ، دولت ها و حکومت ها نیز وارد شده و مورد نظر شهروندان و کاربران میلیونی فضای مجازی قرار گرفته است.

در مورد ورود دولت به مقوله اربعین حسینی جوانب متعددی مورد بحث است؛ یکی بحث امنیت شهروندان است و دیگری بحث مدیریت و سوم مربوط به هزینه است.

در مورد وظیفه حکومت دینی در مورد مراسم مذهبی و هزینه نمودنِ برای آن لازم است فرصت نظریه پرازی و گفتگوی بیشتری اختصاص یابد تا پاسخ به پرسش هایی مانند؛ آیا حکومت دینی مسئولیت مالی در قبال مناسک دینی دارد ؟‌ اصلا مسئولیت حکومت دینی در امور مذهبی مردم چیست؟ و سوالات دیگر روشن شود.

پاسخ روشن که متکی به قانون است این است که مسئولیت تعریف شده حکومت؛ تامین امنیت و حفظ کرامت شهروندان است که در همین جا هم قصه خالی از ملاحظات نیست چرا که آمار تصادفات و معطلی و آسیب دیدگی شهروندان زائر در مسیر و توقفگاه های قانونی قابل توجه است.

در همین بخشِ امنیت، گسیل داشتن نیروها به یک نقطه و غفلت ورزیدن از مقوله امنیت در سائر نقاط و پایگاه های انتظامی ناروا است.

این امنیت فقط شامل زائران نمی شود بلکه شامل شهروندان هم می شود، بدین معنا که سائر شهروندان نیز باید در روزهای مراسم اربعین از امنیت شغل و رفاه و .‌. بهرمند باشند. بله برخی آنچنان دگم برخورد می کنند که برای احدی از مردم حق و حقوقی قائل نیستند و حتی در زمینه برپایی مراسمی که باعث مزاحمت دیگر شهروندان شود و فرصت آنان دستخوش ترافیک در خیابان و یا پمپ بنزین و یا نبود وسائل نقلیه عمومی و .‌. شود، صریحا می گویند؛ خوب، باید مردم تحمل کنند!

اما در مورد هزینه؛

اولا؛ ما قائل به پرداخت هزینه مراسم مذهبی از جیب بیت المال نیستیم و راهکار درست در اداره مراسم و مناسک دینی را در خود جوش بودن و هزینه آن توسط خود مومنانی می دانیم که سر سپرده دین و اهلبیت (ع) بوده و با جان در طول تاریخ به اداره آن بپا خواسته و خواهند خواست.

وثانیا ؛ بوجه کشور حتی در مسائل فرهنگی در قانون اساسی و قوانین دست دوم آمده و هر هزینه ای باید با توجه به قانون باشد و رضایت اکثریت شهروندان در این مهم دخالت دارد.

و ثالثا؛ اگر به فرض نظر کسانیکه معتقد به هزینه کردن از بیت المال در حکومت دینی هستند، درست باشد! تازه اول بحث «اولویت» و اهم و مهم که یک قاعده عقلائی و فطری است پیش خواهد آمد.

ببینید وقتی این همه فقیر و گرسنه داریم تا جائیکه عده ای برای سیرکردن شکم بچه هایشان مجبور اعمال ناشایستی چون تن فروشی می کنند، آیا نوبت به هزینه برای یک امر مستحب می رسد؟‌

حتا اگر یک مراسمی در «حُکم وجوب» باشد یعنی؛ یک امر واجب عبادی باشد بازهم به «حُکم الویت» هزینه کردن برای انجام یک امرواجبِ در رتبه دوم نمی رسد.

اما در مورد امکانات عمومی؛ استفاده از امکانات عمومی مسئله پیچیده نیست، حکومت موظف به در اختیار گذاشتن وسائل و امکانات عمومی می باشد اما با توجه به اینکه هزینه آن نباید از کیسه ملت باشد، حکومت موظف به برنامه ریزی بر اساس داده های آماری است تا باعث کمبود امکانات حمل و نقل در سائر نقاط کشور و تضییع حقوق دیگر شهروندان نشود.

در همین جا لازم است اشاره به سخن برخی داشته باشم که برای مجاز بودن هزینه و استفاده از امکانات دولتی؛ از برخی حکومتهای دنیا شاهد می آورند، عرضه دارم که ما نمیتوانیم شرائط خود را با کشورهای غربی مانند آمریکا که مانند چنین هزینه هایی را دارند، مقایسه کنیم و نتیجه بگیریم. چون اولا؛ در مورد اربعین و مانند آن امری مطرح است که محوریت دینی دارد و باید جوانب شرعی و تاثیرات سوء روانی و دینی آن در جامعه مورد محاسبه باشد، و ثانیا؛ در صرف بوجه در کشوری که مشکل میلیون ها نفر زیر خط فقر دارد، حتما باید اولویت ها لحاظ شود.

اضافه بر تمام موارد فوق یک مسئله قابل دقت است و مسئولیت حکومت دینی جدی می کند و آن مراقبت از رفتار و تصمیمات خویش است که مبادا یک رفتار گسترده ای باعث تردیدهای اعتقادی و خدشه در باورهای دینی مردم شود و آسیب به موقعیت ائمه اطهار داشته باشد!

حرمت «اذاعه» بمعنای آسیب به آبروی پیشوایان دینی -که دریک باب مجزا در اصول کافی آمده- فقط یک حُکم فردی نیست بلکه شامل حُکمرانان نیز می شود.

خلاصه؛ ورود حکومت دینی در پیاده روی اربعین تا یک حد تعریف شده مورد قبول است و مراسم اربعین مانند دیگر مناسک دینی باید برخاسته از متن دلها باشد. بر این اساس هر هزینه و رفتار و برنامه ای که منافات با حقوق عمومی دارد از قبیل؛ هزینه، تعطیلی برخی مراکز تصمیم گیری اجتماعی اعم از تقنینی و خدماتی، یا بسیج امکانات مورد نیاز و استفاده شهروندان، و یا مانور قدرت سیاسی، و مانند آن قابل پذیرش اکثریت جامعه نیست.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید